دیکشنری
داستان آبیدیک
sharp cut
ʃɑɹp kʌt
فارسی
1
عمومی
::
معلوم، روشن، صریح
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SHARED TERMINOLOGY
SHARED VARIANCE
SHAREDNESS
SHAREHOLDER
SHAREHOLDER VALUE
SHAREHOLDER WEALTH MAXIMIZATION (SWM)
SHARER
SHARIAH DEFINED NOON
SHARING
SHARING ECONOMY
SHARK
SHARK TANK
SHARP
SHARP AS A RAZOR
SHARP AS A TACK
SHARP CUT
SHARP DRESSER
SHARP ELBIT SYSTEMS AEROSPACE
SHARP EYED
SHARP FANGED
SHARP NOSED
SHARP PRACTICE
SHARP SET
SHARP SIGHTED
SHARP TONGUE
SHARP TONGUED
SHARP TOOTHED
SHARP WIT
SHARP WITTED
SHARPE RATIO
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید